خاص ترین مخاطب دنیام



نتیØه تØویری برای نØوای Øبانه

 

 سلام مولاجان
من اگر اشک به دادم نرسد میشکنم
اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم
بر لب کلبه ی محصور وجود,من در این خلوت خاموش سکوت
اگر از یاد تو یادی نکنم,میشکنم
اگر از هجر تو آهی نکشم
تک و تنها,میشکنم به خدا میشکنم

آقاجان

شنیدم قصد برگشت از سفر داری،خدا را شکر
شنیدم خواهی از رخ پرده برداری،خدا را شکر
همیشه در فراقت اشک ریزم ،یوسف زهرا
از اینکه نوکری با چشم تر داری،خدا را شکر
نیازی بر طبابت نیست بیمار قدیمی را
همین که از من و حالم خبر داری،خدا را شکر

آقا جان.
لم گرفته است،دلم به اندازه ی غروب،به اندازه ی تک درختی در کویر گرفته است .
دلم به اندازه ی بغض پرنده ای که می پرد و در ملکوت دور افق گم می شود .
به اندازه ی جامی سرشار از سرخی و سیاهی مرگ .
نمی دانم بوی شوقی که از نفس های غمناک این شب به جان می رسد از کرانه های
وصال توست یا از نرگس های مستی که بر کنار جاده انتظار روییده اند؟
دلم به اندازه ی بغض پرنده ای که می پرد و در ملکوت دور افق گم می شود .
به اندازه ی جامی سرشار از سرخی و سیاهی مرگ .

 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها